دسته
لينك هاي مفيد
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 33342
تعداد نوشته ها : 109
تعداد نظرات : 1
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
آيت الله سيدمحمدتقي موسوي اصفهاني در كتاب گران سنگ مكيال المكارم به فوايد و آثار دعا براي فرج امام زمان(عليه السلام) اشاره مي نمايند كه در ذيل آمده است.

1- امام زمان(عليه السلام) مي فرمايند: " براي تعجيل فرج بسيار دعا كنيد كه آن فرج شما است".

2-اين دعا سبب زياد شدن نعمتهاست
3-اظهار محبت قلبي
4-نشانه انتظار
5-زنده كردن امر ائمه اطهار
6-مايه ناراحتي ووحشت شيطان لعين
7-نجات يافتن از فتنه هاي آخرالزمان
8-ادا كردن قسمتي از حقوق آن حضرت
9-تعظيم خداوند و دين خداوند است
10-حضرت صاحب الزمان در حق او دعا مي كند
11-شفاعت آن حضرت در قيامت شامل حالش مي شود.
12-شفاعت پيغمبر ان شاالله شامل حال او مي شود
13-اين دعا فرمانبري امر الهي وطلب فضل و عنايت او است


سيل چشمانم باز از فراقت جاريست....خسته ام باز بيا جمعه ها تكراريست


 در پي قافيه ها چه پريشان ماندم .....قافيه در شعرم با حضورت جاريست


به هوايت آقا بغض كرده شعرم....آسمانش انگار نم نمك بارانيست


دل من پر غصه حال شعرم خوش نيست... نفسي مانده فقط جاي شكرش باقيست


در فراغت آقا چشم در راهم من.... گر چه اين جمعه همان جمعه ي تكراريست.....


 - دعاي تعجيل فَرج، دواي دردهاي ما است.

-2  هر كس بايد به فكر خود باشد و راهي براي ارتباط با حضرت حجت (عج) و فَرَج شخصي خود پيدا كند، خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، يا نزديك !

3 - آيا نبايد در فكر باشيم و با تضرّع و زاري براي ظهور فرج مسلمانها و مصلح حقيقي: حضرت حجت (عج)دعا كنيم؟!

4 - مهمتر از دعا براي تعجيل فرج حضرت مهدي (عج)، دعا براي بقاي ايمان و ثبات قدم در عقيده و عدم انكار حضرت تا ظهور او مي باشد.

-5  ائمه) عليهم السلام(فرموده اند: شما خود را اصلاح كنيد، ما خودمان به سراغ شما مي آييم و لازم نيست شما به دنبال ما باشيد! 

-6 تا رابطۀ ما با وليّ امر: امام زمان (عج) قوي نشود، كار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطۀ ما با وليّ امر (عج) هم در اصلاح نفس است.

-7 با وجود اعتقاد داشتن به رئيسي كه عينُ الله الناظره است، آيا مي توانيم از نظر الهي فرار كنيم و يا خود را پنهان كنيم؛ و هر كاري را كه خواستيم، انجام دهيم؟! چه پاسخي خواهيم داد؟!

-8 انتظار ظهور و فرج امام زمان (عج)، با اذيّت دوستان آن حضرت، سازگار نيست!

-9  افسوس كه همه براي برآورده شدن حاجت شخصي خود به مسجد جمكران مي روند، و نمي دانند كه خود آن حضرت چه التماس دعايي از آنها دارد كه براي تعجيل فَرَج او دعا كنند!

-10  هر كس كه براي حاجتي به مكان مقدّسي مانند مسجد جمكران مي رود، بايد كه اعظم حاجت نزد آن واسطه فيض، يعني فرجِ خود آن حضرت را از خدا بخواهد.

11 - راه خلاص از گرفتاري ها، منحصر است به دعا كردن در خلوات براي فرج وليّ عصر (عج)؛ نه دعاي هميشگي و لقلقه زبان... بلكه دعاي با خلوص و صدق نيّت و همراه با توبه .

12 - چه قدر بگوييم كه حضرت صاحب (عج) در دل هر شيعه اي يك مسجد دارد!

13 - لازم نيست كه انسان در پي اين باشد كه به خدمت حضرت ولي عصر (عج) تشرّف حاصل كند؛ بلكه شايد خواندن دو ركعت نماز، سپس توسّل به ائمه (عليهم السلام) بهتر از تشرّف باشد.

توسل و قضا و قدر الهي

جناب آقا ميرزا عبدالرزاق حائري مي نويسد: « همسر مرحومه ام، از ماه مبارك رمضان سال 1362 قمري، در همدان مريض شد و مرض او منجر به امراض ديگر گرديد.


براي معالجه به تمامي اطباء و دكترهاي درجه يك ايراني و خارجي و متخصصين مراجعه كرديم و از داروهاي مختلف كه معمولاً با قيمتهاي گزاف تهيه مي شد، استفاده نموديم.


در مدت مرض و معالجه با آن داروها كه تقريباً هفت ماه طول كشيد، معمولاً معالجه با دعاهاي مجرب و ختومات معتبر و انواع توسلات و استشفاء به تربت امام حسين عليه السلام و حتي به تربت قبر مطهر كه از طريق مخصوصي به دست آمده بود، نيز همراه بود.


از جمله آنها كه مخصوصاً با حال تضرع و توجه و گريه انجام مي شد، توسل به حضرت ولي عصر روحي فداه بود. به ايشان عريضه اي نوشتم و دو ركعت نماز خوانده و زيارت «سلام الله الكامل التام ...» ( اين استغاثه در مفاتيح الجنان بطور كامل ذكر شده است. ) را در روز جمعه انجام دادم، اما با همه اين احوال، مرض و درد آن مرحومه شب و روز شديدتر مي شد به طوري كه در اواخر از شدت درد، در سختي زياد و فريادزدن بود و هر غذايي حتي نصف استكان آب جوجه را استفراغ مي كرد و ديگر راضي به مرگ خود شده بود و مكرر التماس مي كرد، شكم مرا پاره كنيد من كه هر ساعت با اين درد جان مي دهم.

 

بالاخره يا خوب مي شوم با مي ميرم و لااقل از درد آسوده مي شوم؛ چون شكم، ورم فوق العاده اي داشت و حتي بستگان و دوستان هم به آنچه خودش مي گفت راضي شده بودند. حال من هم طوري بود كه آنها رقت مي كردند.


كار به جايي رسيد كه از حضرت حجت ارواحنا فداه گله مند شدم و حتي به خاطر توسل يكي از دوستان در همان ايام به آن حضرت و اثر ديدن فوري او، از ايشان قهر كردم و گله ام اين بود كه يا حجت الله اگر مرض حتمي و شفايش امكان پذير نيست، يك طوري به من بفهمانيد. شما به اين روسياه اعتناي سگ هم نمي فرماييد، والا مطلب را مي فهمانديد.

در شدت مرض و درد، شب چهارشنبه يازدهم ربيع الثاني، مريض از دنيا رفت.


من در آن وقت نتوانستم كنار او باشم؛ ولي بعضي از زنهاي مورد اعتماد گفتند: خودش در حالي كه قبلاً زبان او از تكلم بسته شده بود، زبان باز كرد و شهادتين گفت و عرضه داشت: 
اي كننده در خيبر، به فريادم برس و جان را تسليم كرد.



من حتي از كثرت اندوه نتوانستم به غسالخانه بروم. بالاخره اينها گذشت. روز ختم فاتحه آن مرحومه در مسجدي (مسجد محله حاجي) كه نماز مي خوانم، سيد بزرگواري از شاگردان و مخصوصين خودم، به نام آقا ميرعظيم، در مجلس گفتند: ديشب، شب پنج شنبه دوازدهم ربيع الثاني، حضرت حجت عصر عليه السلام را در خواب ديدم و به حضورشان شرفياب شدم. 

حضرت اين لفظ را بدون كم و زياد، فرمودند: « برويم تسليت ميرزا عبدالرزاق. »

و بعد هم چيزهايي مرحمت نمودند كه مربوط به اين موضوع نيست.



وقتي كه اين سيد جليل خواب را براي من نقل كرد، بي اختيار و به سختي به سر خود زدم و از جسارتي كه عرض كرده بودم (گله كردن از حضرت)، خيلي خجالت كشيدم. من چه قابليتي دارم كه آن حضرت به تسليت اين سگ روسياه خود بيايند.



به هر حال اثر تسليت حضرت به خوبي ظاهر گشت و اندوهم كه فوق طاعت بود، نسبتاً كم و آرام شد و به نظرم رسيد كه با اين فرمايش، هم جواب عريضه ام را داده اند و بنده روسياه خود را از گله و قهر بيرون آوردند و هم به من فهماندند كه مقدرات حتمي، قابل تغيير نيست و هم بر يقينم افزودند. »

سفره دار خدا امام زمان

دگر امشب بيا امام زمان

 

شب قدر است هر كجا هستي

التماسِ دعا امام زمان

 

منكه امشب به يادِ تو هستم

ياد كن پس مرا امام زمان  

 

دست بر دامنت اگر نرنم

بروم پس كجا؟ امام زمان

 

آمدم آشتي دهي من را

باخودت، با خدا امام زمان

 

كاش قرآن به سر بگيرم من

يك شبِ قدر با امام زمان  

 

جاي دوري نمي رود كه كني

گوشه چشمي به ما امام زمان

 

خوب شد در شبِ عزاي علي

با تو هم هم صدا امام زمان

 

شبِ تقديرِ من بيا بنويس

يك سفر كربلا امام زمان 

 

همين محدث مورد وثوق از حضرت امام باقر(ع) نقل كرده، كه وقتي از حضرتش پرسيدند: آيا شما مي‌دانيد كه ليلة القدر كدام شب است؟ حضرت فرمودند: چگونه ندانيم، و حال آن‌كه در شب قدر فرشتگان برگرد ما طواف مي‌كنند.۳ خداوند متعال در چهارمين آية سورة مباركة قدر مي‌فرمايد: تنزّل الملائكة و الرّوح فيها بإذن ربهّم من كلّ أمرٍ. فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرماني (براي تقدير هركاري) فرود آيند. فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تكرار و بقاء «ليلةالقدر» دارد، و در آيات سوم و چهارم سورة دخان نيز: فيها يفرَق كلّ أمرٍ حكيم.۱ در آن شب، هر فرماني، برحسب حكمت صادر مي‌شود. دلالت بر تجدد و دوام دارد. زيرا هيأت نحوي باب «تفعّل» اگر دلالت بر پذيرش يا تكلف يا هر دو مي‌نمايد. ظاهر اين فعل‌ها، خبر از تفريق و تنزل امر در ليلةالقدرهاي آينده مي‌دهد. اين امر كه در زمان رسول خدا(ص) به آن حضرت نازل مي‌شده‌است، در هر شب قدر، بايد بر كسي نازل و تبيين و تحكيم يا كشف شود كه به افق نبوت نزديك و پيوسته باشد. قبول اصل وصايت رسول اكرم(ص) و امامت، ناشي از اين معني و مبتني بر همين اساس است .



گفتم به مهدي بر من عاشق نظر كن
گفتا تو هم از معصيت صرف نظر كن


گفتم به نام ناميت هر دم بنازم
گفتا كه از اعمال نيكت سرفرازم


گفتم كه ديدار تو باشد آرزويم
گفتا كه در كوي عمل كن جستجويم

گفتم بيا جانم پر از شهد صفا كن
گفتا به عهد بندگي با حق وفا كن

گفتم به مهدي بر من دلخسته رو كن
گفتا ز تقوا كسب عز و آبرو كن

گفتم دلم با نور ايمان منجلي كن
گفتا تمسك بر كتاب و هم عمل كن

گفتم ز حق دارم تمناي سكينه
گفتا بشوي از دل غبار حقد و كينه

گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلي را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا كن
گفتا كه جانت پاك از بهر خدا كن

گفتم  ز هجران تو قلبي تنگ دارم
گفتا ز قول بي عمل من ننگ دارم

گفتم دمي با من ز رافت گفتگو كن
گفتا به آب ديده دل را شستشو كن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا كه دل با ياد حق آباد گردان
X