دسته
لينك هاي مفيد
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 33344
تعداد نوشته ها : 109
تعداد نظرات : 1
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

آيا زن هم مانند مرد مي تواند مرجع شود ؟

مرجعيت مقامي اجرايي است و شرط رسيدن به آن فقاهت و عدالت مي باشد و از نظر رسيدن به فقاهت و عدالت بين زن و مرد فرقي نيست و زن هم مي تواند فقيه عادل شود .

بنابراين مرجعيت و فقاهت با هم فرق دارند مرجعيت مانند قضاوت منزلتي نيست تا اگر زن آن مقام را دارا نشد براي او نقص روحي و جسماني محسوب شود كما اينكه براي مردان نيز اين مسئله مطرح است در مرجعيت ارتباط با مردم و حضور در اجتماع لازم است كه اينها در شان يك زن مسلمان نيست اما در بعد علمي و معنوي يك زن با مرد هيچ تفاوتي ندارد .

بنابراين پاسخ اين سوال اين است كه در كسب فقاهت عدالت تهذيب نفس طي كردن مراحل سير و سلوك علمي و معنوي تفاوتي ميان زن و مرد نيست و اينكه برخي مي گويند : ((زن نمي تواند مرجع شود))ناشي از عدم آگاهي كافي آنها از مباني ديني و اسلامي است . مقام علمي و ديني مرجع تقليد است كه احترام آور است و در اين خصوص زنان نيز مي توانند داراي مقام علمي و معنوي بالايي شوند .

نمونه آن مرحوم بانو مجتهده امين است . او مقام بلند علمي و عرفاني داشت و شاگردان بسياري تربيت كرده و كتابهاي تفسيري فقهي علمي و عرفاني خوبي از خود به يادگار گذاردند . شرح حال ايشان در كتابي با نام ((بانوي نمونه جلوه هايي از حيات بانوي مجتهده امين اصفهاني )) نوشته شده است .

 

دسته ها : زنان

چرا اسلام حق طلاق را به زن نداده و آن را در اختيار مرد گذارده است ؟

1- اسلام چنين حقي را به صورت مشروط به مرد داده و اگر آن شرايط محقق نشد اين حق از او سلب مي شود .

2- اسلام همين حق و اختيار را به زن نيز داده است به اين صورت كه زن در ضمن عقد مي تواند شرط كند كه اگر شوهرش به وظايف اخلاقي و نيز ساير تعهدات خود عمل نكرد طبق موازين شرعي زن حق طلاق داشته باشد .

3- مهمتر از آن كه: مرد نسبت به زن كمتر تحت تاثير عواطف قرار گرفته و بيشتر قدرت انديشه دارد لذا در برخي مواقع كه اختلاف هاي خانوادگي شدت مي يابد و موجب ناراحتي و كشمكش هاي شديدي مي شود زن زودتر تحت تاثير قرار مي گيرد و ممكن است بر اثر القائات اطرافيان نيز زودتر كانون     خانو اده را به هم زند اما مرد از نظر روحي چنين نيست و تحت تاثير احساسات تصميم به امر مهمي مثل طلاق نمي گيرد . همانگونه كه در مسائل مهم خانوادگي به مرد و نظر او تكيه بيشتري مي شود در اين مورد نيز چنين است . 

دسته ها : زنان

چرا زنان نمي توانند  مانند مردان تا 4 همسر اختيار كنند؟

يا ازدواج موقت هم زمان داشته باشند ؟

1- تجربيات و تحقيقات علمي مي گويد : ميل جنسي در مردان بيش از زنان است . اين امر مربوط به زمان مشخصي نيست بلكه هميشه اينگونه بوده است . حتي در ميان حيوانات هم اين موضوع صادق است كه همواره جنس نر متظاهر و آغازگر است . اين معقول نيست كه طبيعت نيروي توليد را به مردان بدهد ولي آنان را از توليد مثل منع كند .

2- تعدد همسر در مورد زنان برخلاف مردان مشكلات حقوقي و اجتماعي ايجاد مي كند . ساده ترين و اولين مشكل درباره معلوم نبودن اصل و نصب فرزند است كه مشخص نمي شود مربوط به كدام يكي از شوهران است . درپي اين مسئله مشكلات ارث و سرپرستي و ..... پيش مي آيد .

روانشناسان نيز معتقدند: فرزندي كه پدرش مجهول باشد كمتر مورد مهر مادري قرار مي گيرد .چنين فرزنداني از محروميت عاطفي برخوردارند و از نظر حقوقي نيز وضعيتشان مبهم است .

اگر گفته شود مي توان از وسايل پيشگيري از بارداري استفاده كرد بايد گفت: چنين راهي هيچ گاه اطمينان بخش نيست و بسياري از زنان كه پيشگيري نمودند فرزندان ناخواسته آورده اند .

3- علاوه بر اينها چند همسري در مورد زنان با حيا عفت و روحيات زنانگي او سازگاري ندارد . 

دسته ها : زنان

اگر به دليل نان آوربودن مرد باشد گاهي زناني نان آور هستند . در آن موارد چرا باز هم ديه او كمتر از مردان است ؟

قبل از هر چي بايد گفت : ارزش آدمي به خون نيست تا بخواهيم بر اين اساس او را ارزيابي كنيم . قرآن مي فرمايد :«هر كس كسي را جز به قصاص قتل يا - به كيفر- فسادي در زمين بكشد چنان است كه گويي همه مردم را كشته باشد .»

ديه امري اقصادي و نوعي مجازات ، جبران و خسارت مالي است همان گونه كه براي بعضي از حيوانات و كشتن آنها هم ديه تعيين شده است . بنابراين تفاوت ديه به تفاوت ارزشي زن و مرد مربوط  نمي شود اگر نه بايد ديه بزرگترين و مهم ترين مرد با ديه يك مرد معمولي يكسان نباشد و حالي كه ديه يك مرجع تقليد با پسر جوان تفاوتي ندارد . حتي جنين در شكم مادر اگر  كشته شود ديه دارد . پس معيار ارزش انساني چيست ؟

معيار ارزش از ديدگاه اسلام همان است كه درقرآن آمده است :

اِنّ أَكرَمَكُم عِندَ اللهِ أَتقَكُم ؛ در حقيقت ارجمند ترين شما نزد خدا پرهيز كارترين شماست .

و اما اصل پاسخ ؛

1 - چون ديه مربوط به جنبه بدني است بدني كه قوي تر بود ديه آن بيشتر است و چون مردها در مسائل اقتصادي معمولا بيشتر ار زن ها بازدهي اقتصادي دارند ديه آنها بيشتر است . نه به اين معنا كه ارزش مرد بيشتر است بلكه تنها آن بعد جسماني - جنبه بدني - مرد و زن لحاظ مي شود . ديه مربوط به جسم است نه روح اين قانون كلي است .

2 - وظيفه و مسئوليت مرد سنگين تر از زن است . درروايتي از حضرت امام صادق (ع) نقل شده است : «مخارج پدر، مادر و فرزندان بر مرد واجب است » ؛ و حالي كه اينها به زن واجب نيست . پس اگر مرد كشته شود آسيب بيشتري به خانواده و جامعه وارد مي شود .

3 - اگر در مواردي ، زن ها نان آور خانه بودند با آسيب ديدن و از دنيا دفتيشان ، ضربه مالي به خانواده شان وارد شود ، قاضي با اختياراتي كه قانون نيز پيش بيني كرده است از طريق مجرم يا بيت المال ، اين كمبود اقتصادي را جبران مي نمايد كه با مسئله ديه ارتباطي ندارد.

4 - از اين ها گذشته گاهي ديه بر مرد واجب است ، در حالي كه بر زن واحب نيست و آن در جايي است كه زني سهوا مرتكب جنايت شود كه بايد خويشاوندان او، ديه مقتول را بپردازند .

اگر گفته شود كه زنان امروز با زنان   1400 سال پيش تفاوت دارند ؛ و امروز مسئوليت هاي بسياري به زنان سپرده ميشود ، چرا باز هم ديه آنان كمتر از مردان است ؟ بايد گفت قوانين اسلام چون بر مبناي مصالح و مفاسد واقعي است اختلاف و دگرگوني نمي پذيرد نه واجب و حرامش ، نه مستحب و مكروهش و نه مباحش . اسلام دين جاويدان است و تا قيامت حلال و حرامش تغيير نمي يابد . در روايت معروف آمده است : «  حلال محمد حلال لي يوم القيامة و حرامه حرام الي يوم القيامة».

آري ، گاه برخي از احكام دين به عنوان ثانوي و بنابر مصالحي كه مراجع تقليد و ولي فقيه تشخيص مي دهند ، تغيير مي يابد كه البته موقت است اما قانون ديه و ارث و امثال آن از قوانين ثابت و بدون تغييرهستند . البته نبايد گمان كنيم ، زنان صدر اسلام مسئوليتي نداشتند . حضور در صحنه جهاد - آن هم حضور پي در پي و گاه حضور در اجتماع كه هنوز بي بديل است با شرايط امروز قابل مقايسه نيست . درآن زمان نيز ديه حضرت زهرا( ص) و خانم زينب (ص) از مردان كم بود ، اما ارزش كار آنان در دنيا بي نظير است و انبياء و اولياء به مقام و منزلت ايشان غبطه مي خورند . اگر كسي آن حضرت را شهيد كرد ،هزار بار هم كشته شود جبران يك ثانيه از زندگي با بركت حضرت زهرا( ص) را نمي كند . وقتي قرآن درباره افراد عادي بفرمايد اگربه ناحق كشته شود گويي همه مردم كشته شده اند قضاوت درباره افراد بزرگي مانند ائمه اطهار (ع) مشخص است . اما سخن بر سرقانون ديه است ؛ يعني آنچه در برابر جسم پرداخت مي شود نه در برابر روح .
دسته ها : زنان
X