دسته
لينك هاي مفيد
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 33339
تعداد نوشته ها : 109
تعداد نظرات : 1
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان


حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) به فاطمه(عليها السلام)فرمود: «اى فاطمه خداوند براى تو اسمى از اسامى خود را مشتق كرد، و او «فاطر»است و تو «فاطمه» هستى».
همچنين پيامبر بزرگوار اسلامفرمود: «از آن جهت دخترم، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتشبه دور نگه داشته است».
امام على(عليه السلام) فرمود: «ازآن جهت «فاطمه»، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش جهنم بهدور نگه داشته است»
همچنين على بن ابراهيم، از يقطينى،از محمد بن زياد؛ مولاى بنى هاشم روايت كرده كه گفته: يكى از مشايخ مورد اطمينانو موثق ما به نام نجيبة بن اسحاق فزارى، از عبدالله بن حسن بن حسن روايت كرده كهحضرت ابوالحسن(عليه السلام) فرمود: «چرا فاطمه، فاطمه ناميده شده است؟
عرض كردم: «براي اينكه تفاوتى باشدبين نام او و ديگر اسامى.
حضرت فرمود: «از آن جهت به اين اسمناميده شده، كه خداوند تبارك و تعالى پيش از آفرينش موجودات به آنها علم داشت ومى دانست كه حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) در بين قبائل مختلف ازدواجخواهد كرد و آنان در وراثت اين مقام طمع خواهند كرد، لذا بعد از آنكه فاطمهمتولد شد او را بخاطر فرزندانى كه از او متولد مى شوند فاطمه ناميد و اين منصبرا در بين آنان قرار داد و با اين برنامه آنان را از آن چه كه در آن طمع كردهبودند محروم ساخت و بدين جهت فاطمه را فاطمه ناميد كه طمع آنان را از وراثت دراين امر قطع كند».
و نيز حضرت صادق(عليه السلام) درذيل آيه شريفه: «انا انزلناه فى ليلة القدر» فرمودند: « مقصود از «ليلة» فاطمه ومقصود از «قدر» خداوند است و هر كس «فاطمه» را بدان گونه كه سزاوار و شايانمعرفت است، بشناسد «ليلة القدر» را درك كرده است و از آن جهت «فاطمه» فاطمهناميده شده كه مردم از شناخت او بريده و دور نگه داشته شده اند و فاطمه از بديبريده و از كثافت به دور بود»

دسته ها :

بسم الله الرحمن الرحيم

درتمام دنيا مرسوم است كه هركار مهمي را با نام يكي ازبزرگان آغازنمايند كه مورد علاقه آنها است . و آن نام نامي ابدي و جاويد بايد باشد زيرا در اين دنيا همه چيز نابودشدني است . اگر نام پيامبران باقي مانده بعلت ارتباط آنها با خداي جهانيان است كه فناناپذير است .

پس براي جاويد ماندن و مبارك ماندن هر كاري و عملي آنرا با خداي جهان ارتباط مي دهيم . زيرا اين ارتباط آن را مبارك مي نمايد . اولين قدم حضرت رسول اكرم (ص): آوردن نام خدا بر زبان بوده. اقرا بسم ربك و حضرت نوح (ع) قبل از سوار شدن در كشتي مي فرمايد : بسم الله مجريها و مرسيها و يا در نامه حضرت سليمان به ملكه سبا در ابتدا مي نويسد انه من سليمان و انه بسم الله الرحمن الرحيم

تنها سوره توبه بسم الله ندارد و اين به خاطر آن است كه اين سوره بعنوان اعلان جنگ با جنايتكاران مكه و كافران است و با توصيف خدا به رحمان و رحيم سازگار نيست .

رسول اكرم (ص): هر عمل مهمي كه بدون گفتن نام خدا شروع شود نافرجام است .

حضرت علي (ع): انسان زماني كه براي انجام كاري نام خدا را بياورد آن عمل خجسته و مبارك گردد.

امام محمد باقر (ع): سزاوار است قبل ازانجام هر كاري نام خدا را به زبان آوريم تا كارمان مبارك شود .

چرا از بين اين همه نام خدا الله را مي گوييم مثلا بسم الخالق ويا بسم الرازق نمي گوييم ؟

زيرا الله جامع تمام نام هاي خداوند است . و نام هاي ديگر خدا شامل يك صفت خداست اما الله تمام نامها را در بر مي گيرد .

بسم الله: به نام خدا .

ب- به معني باء استعانت و كمك خواستن است .

الله: جامع جميع تمام صفات خداوند است .

الرحمن الرحيم:

الرحمن: از اسماء مختص خداست و براي غير به كار نمي رود . ولي رحيم صفتي است درباره خدا و غير خدا.

اين دو صفت از ماده رحمت گرفته شده و رحمت در اصل در لغت هنگامي كه در انسان به كار مي رود به معني آن حالت رقتي است كه در قلب انسان پيدا مي شود و او را به نيكي دعوت مي كند . اما رحمان و رحيم در مورد خدا به معني بخشنده و بخشايشگر تفسير مي شود .

و تفاوت اين 2 كلمه: رحمان به معني احسان عام خدا به بندگان (چه نيكوكار چه كافر و بدكار) مثلا باران نورخورشيد كه براي همه بندگان است .

اما رحيم: رحمت خاص خدا كه به بندگان مطيع و فرمانبردار و صالح مختص است . اما به كار بردن اين دو صفت به معني وسعت رحمت خدا در برابر تمام مخلوقات است .  

الحمدلله رب العالمين: حمد و ستايش براي خداوند پروردگار جهانيان است . وقتي در جهان مي انديشيم و تفكر مي كنيم به تحقيق در برابر اين همه عظمت و بزرگي سر تعظيم فرود مي آوريم . كيست كه به كودك بياموزد مكيدن را كودكي كه نمي تواند از خود دفاعي داشته باشد و كيست كه به زنبور عسل بياموزد چگونه شهد تلخ را به عسل شيرين مبدل نمايد و ......

خداوند به مسلمانان مي آموزد كه با تفكر در آفرينش جهان رب النوع ها را كنار بگذارند و از ديگري اطاعت نكنيد كه خالق اين جهان تنها قدرت كامله اوست . براي همين دراحاديث آمده يك ساعت تفكر در آفرينش بالاتر از عبادت چندين ساله است .

در تاريخ نگاه كنيد . همواره مردم به دنبال خداياني براي ستايش و كسب آرامش خود بوده اند و اين امري خطري است . روميان سي هزار خدا داشته اند . در عصرظهور اسلام هم بت هاي متعددي بوده است . خداوند براي نابودي اين عقايد باطل مي فرمايد هر شبانه روز چندين بار ستايش خداوند يعني الله كه خالق آسمان و زمين است را داشته باشيد تا گرفتار عقايد باطل نگرديد .

الحمد: حمد در برابر افعال نيك و در برابر اعطاء نعمت آورده مي شود اما شكر فقط در مورد دادن نعمت است و حمد جامع تر مي باشد و معني وسيعتري دارد .

لله: جامع تمام صفات و اسماء خداوند است .

رب: پرورش دهنده و مربي استفاده مي شود و به معني مالك هم مي آيد . يعني خدا هم پرورش دهنده و هم مالك جهان است .

العالمين: يعني جهانيان و گاهي به معني انسانهاي يك دوره زمان آمده است و گاهي درمورد افراد عاقل در يك زمان .

اما در اين آيه به معني تمام موجودات جهان است و به معني بسيار وسيع و تمام عالم هستي را دربرمي گيرد .

رحمان الرحيم: تكرار اين كلمات شايد اشاره به رحمت و محبت پروردگار دارد كه دوباره تكرار مي شود و در احاديث وارد شده كه اگر بندگان گناه كنند وپشيمان شوند خداوند آنها را مي بخشد و نسبت به بندگان بخشنده است و اين كه اين كلمات پس از رب العالمين آمده اشاره به اين است كه با تمام قدرت نسبت به بندگان خداوند مهربان است .

مالك يوم الدين: مالك روز قيامت .

دراين قسمت بنده اشاره به يكي از اصول اسلام (قيامت و معاد)مي نمايد. يعني علاوه بر اشاره بر مالكيت جهان براي خدا اقرار به مالكيت روز قيامت هم مي نمايد .

اقرار و اعتراف چه فرقي دارد؟

اقرار به معني گفتن شخص بدون اعمال زور است اما اعتراف برعكس است يعني شخص را وادار مي نماييم .

امام جعفرصادق (ع): يوم الدين يعني روز جزا و حساب .

برخي مفسران مي فرمايند علت نامگذاري رستاخيز به يوم الدين اين است كه آن روز روزي است كه جزا و پاداش بر دين مي دهند .

اياك نعبد و اياك نستعين

پس حمد و ستايش و اعتراف به مالكيت جهان و روز قيامت اينجا فرد از نظر عقيده يك فرد كامل شده . يعني از طرفي ايمان به يگانگي خداوند و از طرفي ايمان به مالكيت خداوند و معاد . يعني هم اصل توحيد و معاد آورده پس ديگر در نظر او تنها قدرت مربوط به ذات خداوند است لذا مي گويد تنها تو را مي پرستم و از تو ياري مي جويم . يعني بنده از همه بريده و تنها خدا را مي بيند پس ديگرمن از كسي اطاعت نمي كنم و سر تعظيم فرو نمي آورم به جز خداوند و زماني كه بنده اي به اين مقام برسد مصداق دعاي روز سه شنبه آن جا كه مي فرمايد اولياء خداوند نه ترسي و نه حزني دارند (فان اوليائك لا خوف عليهم و لا هم يحزنون )و يا آيه 62 سوره بقره آورده مي شود اوليا و مومنان نه ترسي دارند ونه خوفي زيرا فقط او را مي بينند و بس .

اهدنا الصراط المستقيم: ما را به راه راست هدايت نما .

پس از آنكه فرد به توحيد و معاد اقرار كرد از خداوند مي خواهد ما را به راه مستقيم هدايت نما . زيرا وقتي انسان در راه كمال مي رسد هر لحظه امكان دارد شيطان با فتنه و دامهايش انسان را بفريبد . هر چه انسان در راه دين رشد بالايي ميابد شيطان دامهاي بزرگ تر و ظريف تر را برايش ترسيم مي نمايد . لذا نمي توان گفت اوليا و امامان و پيامبر (ص) از اين قضيه مستثني هستند پس آنها چرا بايد اين آيه را بگويند . بارها در قرآن و در كلام پيامبر و امامان آمده ما نيز چون شما بشر هستيم .

تفسير- يعني برگرفتن نقاب از چهره

يعني بايد علاوه بر قرائت و اعتمام به آموزش آن مرحله بعدي يعني تفسير كه فراتر از ترجمه است و به معني درك مفهومي قرآن را دريابيم . قرآن داراي بطن هاي است كه كساني كه تشنه ي حقيقت هستند و خواهان بيشتر مي توانند از آن استفاده نمايند .

سوره حمد: اين سوره كه اولين سوره قرآن است با سوره هاي ديگر قرآن فرق روشني دارد بخاطر اينكه سوره هاي ديگرهمه از زبان خدا است و اين سوره از زبان بنده . بنده احساس مي كند كه به خدا نزديك مي شود و با خدا مناجات مي كند و اين سخن درپرتو حديثي كه امام جعفر صادق (ع) مي فرمايد: دردو مورد ابليس به شدت ناراحت شد هنگام مبعوث شدن پيامبر (ص) و هنگام نزول اين سوره .

اين سوره از دو بخش تشكيل شده و جامع حمد و ستايش خداوند است . يك بخش حمد و ستايش خداوند و توجه به او و بخش ديگر نيازمندي ها و خواسته هاي خويش .

پيامبر (ص): خدا مي فرمايد: سوره حمد را بين خود و بنده ام به دو قسمت تقسيم كرده ام نيمي براي من و نيمي براي بنده ام .

در حديثي ابن عباس نقل مي نمايد كه:

هرچيزي اساسي دارد و اساس قرآن سوره حمد است و از نظر فضيلت برابر دو ثلث قرآن است .

پيامبر (ص): خداوند سوره حمد را بطور مستقل از عطاهاي خود قلمداد نموده و آنرا همرديف قرآن قرار داده است .

پيامبر (ص): مي خواهي بهترين سوره قرآن را به تو نشان دهم آن سوره حمد است .

پيامبر (ص): در بسم الله الرحمن الرحيم اسم اعظم است .

پيامبر (ص): هركس سوره فاتحه را قرائت نمايد چنان است كه تورات و انجيل و زبور و قرآن را خوانده است .

حضرت رسول(ص): افضل آيات قرآن الحمدلله رب العالمين است .

حضرت رسول(ص): هركس به منزل خود بيايد و سوره حمد و توحيد را بخواند خير و بركت بيايد .

جبرئيل به پيامبر (ص) فرمود: من همواره ترسان بودم ازعذاب چون سوره حمد آمد ايمن شدم زيراحمد 7 آيه دارد و دوزخ 7 در دارد و هر آيه يك در جهنم را مي بندد .


اهدنا الصراط المستقيم :

اينجا بنده از خدا درخواست ميكند تا او را به راه درست و صحيح هدايت نمايد . آري خداي كه تمام نعمت ها را به انسان داده و اوست كه نعمت هدايت را به انسانها مي دهد – يهدي من يشاء .


انسان كه با خدا آشنا شده هر لحظه امكان دارد كه نعمت از او سلب شود براي همين از ما خواسته شد اين آيه را روزانه چندين بار در نمازهايمان بگوئيم تا لغزشي ايجاد نشود . يعني امكان دارد آدمي پس از توحيد و معاد كه به آنها رسيد دچار گمراهي گردد . اما يك سوال پيامبران و امامان و صلحا هم اين آيه را مي خوانند آيا امكان لغزش براي اين بزرگواران هم هست . در حالي كه آنها در راه مستقيم قرار گرفته و هدايت يافته اند و آنها انسانهاي كامل شده اند ؟


پاسخ : وجود ما و همه موجودات مثل لامپ هاي برق هستند كه روشن هستند و همان طور كه مي دانيد اگر چه نور لامپ ها متصل و روشن است . انسان خيال مي كند برق همچنان وصل است ولي در حقيقت اين طور نيست بلكه لحظه به لحظه قدرت برق در حال تجديد است و نور جديد توليد مي كند و به وسيله سيمهاي ارتباطي به لامپ وصل هستند وجود ما هم مثل لامپ ها براي روشنايي هميشگي نيازمند تجديد آن به آن و لحظه به لحظه  به انوار مقدس الهي است تا اگر چه روشن است 1- روشن تر بماند 2- كاملتر و بزرگتر شود . و اين امر حتي در مورد انبياء و امامان هم صدق مي كند و درروايتي آمده كه روزي امام رضا (ع) با جواني هم مسير بودند و در مكاني منجلاب و زباله جمع شده و متعفن گشته بود جوان پرسيد يابن الرسول الله (ص) آيا شما قدرت گناه كردن را نداريد يا خودتان گناه نمي كنيد ؟! حضرت پاسخ دادند : تا به حال شده وقتي گرسنه شوي بروي مقداري منجلاب و زباله بخوري ؟! جوان عرض كرد : نه . امام فرمود : گناه براي ما به نشانه منجلاب بودن است و ما بدي آن را مي بينيم و شما غافل از آن هستيد . ما چون شما شهوت غضب و .... را داريم ولي آنها را كنترل مي كنيم .


و يا پيامبر(ص) بارها فرموده اند : من مثل شما انسان هستم و هيچ فرقي با شما ندارم اگر آنها انسانهاي كاملي هستند در نهايت تلاش و سعي خود بوده اند و شيطان بر آنها هم دشمن است . ولي آنها راه شيطان را بر خود سد مي كنند . و ما دعاهاي بسياري از ائمه معصومين چون امام سجاد امام علي و ...... داريم (كه ازخداوند درخواست هدايت بسته شدن گامهاي شيطان كسب توفيقات عبادت و ....... ) و اين امر نشاندهنده ي اين است كه هر چه قدر هم مقام معنوي انسان بالا رود باعث بي نيازي او از ذات حضرت حق نمي شود بلكه انسان هر چه بالاتر رود خود را نيازمند و كوچكتر مي بيند مانند مناجات هاي اميرالمومنين كه اين امر را ثابت مي كند .


اما صراط المستقيم چيست ؟


مقصود از صراط مستقيم دين الهي است چون راه راست نزديكترين راه به مقصود است هميشه راه راست است يكي بيشتر نيست . و چون آئين الهي نزديكترين راه براي هدايت است و هميشه نزديكترين فاصله يكي است . پس راه مستقيم يكي است و چون بهترين راهنما خداوند است بنده از او مي خواهد خدايا ما را به راه راست هدايت نما راهي كه مورد نعمت والطاف و پاداش تو باشد و از راهي كه افراد گمراه كفار و مشركين از جاده منحرف مي شوند و مورد غضب و خشم تو مي شوند حفظ نما .


 



 

X