گفتم به
مهدي بر من عاشق نظر كن
گفتا تو هم از معصيت
صرف نظر كن
گفتم به نام ناميت هر
دم بنازم
گفتا كه از اعمال نيكت
سرفرازم
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.
الكافى، ج 4، ص 62، ح 3
فرض الله … الصيام ابتلاء لاخلاص الخلقامام على عليه السلام فرمود:
خداوند روزه را واجب كرد تا به وسيله آن اخلاص خلق را بيازمايد.
نهج البلاغه، حكمت 252
اَللّـهُمَّ زَينّى فيهِ بِالسَّتْرِ وَالْعَفافِ، وَاسْتُرْنى فيهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْكَفافِ، وَاحْمِلْنى
خدايا در اين ماه مرا به زيور پوشش از گناه و پاكدامنى بياراى و جامه قناعت و اكتفاى به مقدار حاجت را به برم كن و وادارم كن
فيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَالاِنْصافِ، وَ امِنّى فيهِ مِنْ كُلِّ ما اَخافُ،
در اين روز به عدالت و انصاف و ايمنيم بخش در آن از هر چه كه از آن مى ترسم
بِعِصْمَتِكَ يا عِصْمَةَ الْخآئِفينَ
به نگهدارى خودت اى نگهدارنده ترسندگان
بايد بدانيم چه چيزهايي باعث استرس در ما مي شود. ما مي توانيم با آگاهي نسبت به عوامل استرس زا از آن ها پرهيز و اجتناب كنيم.زندگي بدون استرس شايد امكان پذير نباشد. استرس گاهي حتي مي تواند مفيد باشد اگر به درستي به كار برود، زيرا نيروهاي خلاق پنهان و ذخيره شده ي وجود را آزاد مي كند. مانند قبولي در كنكور كه جزو حوادث مثبت زندگي به حساب مي آيند. اما اگر بيش از حد و آزار دهنده باشد بايد به فكر كاهش آن بود.براي كنترل استرس به طور موثر درك عوامل كليدي زير ضروري است:-آگاهييعني اين كه بدانيد چه چيزهايي باعث استرس در شما مي شود. اگر در مورد اين كه چرا بعضي از موقعيت ها يا افراد باعث پريشاني شما مي شوند شك داريد، مي توانيد با نوشتن" يادداشت روزانهاسترس ها" نسبت به عوامل ايجادشان مطمئن شويد. اين كار لااقل بايد به مدت پنج روز ادامه پيدا كند. جزئيات اين يادداشت ها بايد شامل موارد زير باشد:* زمان: چه زمان هايي بيشتر مستعد استرسهستيد؟* موقعيت: آيا استرس به دليل حضور در نزد يكي از همكاران ، دوستان ، يا قرار گرفتن در محيط خاصي مانند اتاق كنفرانس ، يا كلاس ، مهماني و اتاق شلوغ است؟*نشانه ها: آيا در زمان استرس و اضطراب ، خشكي دهان ، ضربان شديد قلب و ... داريد؟ آن ها را يادداشت كنيد.*شدت استرس: به شدت احساسات خود با مقياس 1 تا 5 نمره دهيد. استرس شديد و ناتواني در اقدام مناسب را نمره 5 بدهيد و احساس استرس ملايم را نمره 1.- پيش بيني مقابله ذهنييادداشت روزانه به شما كمك مي كند تا شرايط استرس زا را پيش بيني كنيد و بتوانيد آن را قبل از وقوع در ذهن خود مجسم كنيد. اين باعث مي شود روبه رو شدن با آن اتفاق در زندگي واقعي ، بسيار ساده تر و موفقيت آميز تر باشد. - اجتنابما مي توانيم با آگاهي نسبت به عوامل استرس زا از آن ها پرهيز و اجتناب كنيم. - قاطعيتگفتيم به همان نسبت كه به حقوق ديگران احترام مي گذاريد به حقوق خود نيز احترام بگذاريد. و اين يعني قاطع بودن كه رازش در داشتن اعتماد به نفس است. - اقداممردم با اين كه از شرايط و عوامل استرس زا آگاه هستند اغلب براي خلاصي از چنگ آن كاري نمي كنند.عوارض استرس* كمبود نيرو، ضعف، خستگي* بدبيني* دشواري در مقابله با ناكامي ها، تمركز بر روي شكست ها تا موفقيت ها* افسردگي ، روحيه پايين و احساس نااميدي، از دست دادن اعتماد به نفس* ناراحتي هاي جسمي نظير سوء هاضمه، درد عضلات به ويژه در ناحيه گردن و پايين پشت؛ سردرد و به هم ريختن دوره قاعدگي در زنان.*افزايش مصرف داروها ، چه با نظر پزشك و چه خودسرانه پدر استرس را در آوريد!! چطوري؟1.اين جوري ببينيد- طعنه ها و گستاخي ديگران را به حساب ضعف شخصي خود آن ها بگذاريد.- هرگز كينه نورزيد.- حداقل روزي يك بار از خوبي ديگران ياد كنيد.- فلسفه اي مانند اين را براي خود برگزينيد كه" هيچ چيز در زندگي آن قدرها اهميت ندارد". 2.تنها شما نيستيد كه مشكل داريد- هر كسي مشكلي دارد، آيا زندگي بدون مشكل مي شود؟- مشكلات بزرگ را به قسمت هاي كوچك تر تقسيم كرده و هر كدام را به نوبت از ميان برداريد.- اشتباهات و شكست ها را كلاس ها و فرصت هايي براي آموختن بپنداريد. 3.به زندگي بخنديد- نبايد فكر كنيد كه اخمو بودن خوب است، باور كنيد كه خنده رو بودن خوب و توصيه شده است.4.نگراني را كنار بگذاريد و شروع به كار كنيدنگراني مانع تفكر سازنده و اقدام موثر است. يكي از بدترين زمان نگراني صبح هاي زود است. اين زماني است كه سوخت و ساز بدن ما آهسته عمل مي كند، حرارت بدن در كمترين حد خود است و سطح قند خون پايين است.- به جاي غلت زدن و لوليدن توجه خود را با خواندن كتابي سرگرم كننده يا انجام تمرينات آرامش يابي (ريلكس) منحرف كنيد. نگراني، استفاده نادرست از تخيل است، زيرا پژوهش ها نشان داده اند بسياري از مسائلي كه ما را نگران مي كنند هرگز اتفاق نمي افتند. بنابراين خود را آزار ندهيد و شروع به كار كنيد.- كارهايي را كه از همه بيشتر مي ترسيد اول انجام دهيد. 5.خود را تحقير نكنيد-سخنان مثبت و روحيه بخش به خود بگوييد . مثل :" هر روز بهتر و بهتر مي شوم". 6.چرا اين قدر عجله؟ذهن و جسم نمي توانند يكسره و هميشگي تند و سريع كار كنند . آن ها نياز جدي به تغيير سرعت دارند . بنابراين در بعضي مواقع ، مانند غروب ، تعطيلات آخر هفته، تعطيلات كوتاه و ... بايد ريتم زندگي را كند كرد. پس يك سرگرمي انتخاب كنيد كه در آن نتوانيد عجله كنيد مثل نقاشي ، سفالگري و... سري به پارك محل بزنيد و كتاب داستان بخوانيد.
خديجه در سن 65 سالگي در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرين تسليم كرد . پيغمبر خدا (ص) شخصا خديجه را غسل داد ، حنوط كرد و با همان پارچهاي كه جبرئيل از طرف خداوند عزوجل براي خديجه آورده بود ، كفن كرد . رسول خدا (ص) شخصا درون قبر رفت ، سپس خديجه را در خاك نهاد وآنگاه سنگ لحد را در جاي خويش استوار ساخت . او بر خديجه اشك ميريخت ، دعا مي كرد و برايش آمرزش مي طلبيد . آرامگاه خديجه درگورستان مكه در «حجون» واقع است .
رحلت خديجه براي پيغمبر (ص) مصيبتي بزرگ بود ; زيرا خديجه ياور پيغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسياري به حضرت محمد(ص) احترام مي گذاشتند و از آزار وي خودداري مي كردند .
حضرت خديجه (س) سه سال قبل از هجرت بيمار شد . پيغمبر (ص) به عيادت وي رفت و فرمود : اي خديجه ، «اما علمت ان اللهقد زوجني معك في الجنه» ; آيا ميداني كه خداوند تو را دربهشت نيز همسرم ساخته است ؟ !
آنگاه از خديجه دل جويي و تفقد كرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالي بهشت را به شكرانه خدمات او توصيف فرمود .
چون بيماري خديجه شدت يافت ، عرض كرد : يا رسول الله ! چند وصيت دارم : من در حق تو كوتاهي كردم ، مرا عفو كن .
پيامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصيري نديدم و نهايت تلاش خود را به كار بردي . در خانه ام بسيار خسته شدي و اموالت را درراه خدا مصرف كردي .
عرض كرد : يا رسول الله ! وصيت دوم من اين است كه مواظب اين دختر باشيد . و به فاطمه زهرا (س) اشاره كرد . چون او بعد ازمن يتيم و غريب خواهد شد . پس مبادا كسي از زنان قريش به اوآزار برساند . مبادا كسي به صورتش سيلي بزند . مبادا كسي بر اوفرياد بكشد . مبادا كسي با او برخورد غير ملايم و زننده اي داشته باشد .
اما وصيت سوم را شرم ميكنم برايت بگويم . آن را به فاطمه عرض ميكنم تا او برايت بازگو كند . سپس فاطمه را فراخواند و به وي فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم ميگويد : من از قبر در هراسم ; از تو ميخواهم مرا درلباسي كه هنگام نزول وحي به تن داشتي ، كفن كني .»
پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بيرون آمد و مطلب را به پيامبر(ص) عرض كرد . پيامبر اكرم (ص) آن پيراهن را براي خديجه فرستاد و او بسيار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خديجه ، پيامبراكرم (ص) غسل و كفن وي را به عهده گرفت . ناگهان جبرئيل درحالي كه كفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض كرد : يا رسول الله ، خداوند به تو سلام ميرساند و ميفرمايد : «ايشان اموالش را در راه ما صرف كرد و ما سزاوارتريم كه كفنش را به عهده بگيريم .»